موفقیت در برند : برند و برندسازی از مهم ترین استراتژی های هر کسب و کاری به شمار می آید، که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ایجاد مزیت رقابتی شما را در بین رقبایتان خاص و شاخص نشان می دهد، اما در نهایت این برند شماست که مشتریان جدید را جذب شما میکند و مشتریان قدیمی را برایتان نگه میدارد.
از طرفی دیگر این روزها عرضه کالاها و خدمات به میزان قابل توجهی افزایش یافته است، از این رو حتی اگر محصول خود را با بالاترین کیفیت عرضه کنید، به احتمال زیاد کسانی هستند که بتوانند از نظر کیفیت و ویژگی های محصول با شما رقابت کنند. در چنین شرایطی تنها نام برند می تواند جایگاه ارزشمندتر و برجسته تری را برای صاحب برند ایجاد کند.
در ۹ مرحله، موفقیت در برند را احساس کنید
ساخت برند در یک شب ممکن نیست و شاید لازم باشد سالها برای آن وقت و هزینه صرف کنید؛ اما در هر نقطه از مسیر که باشید، یک اشتباه کوچک میتواند تمام آنچه را که ساختهاید، خراب کند و شما را باز به نقطۀ صفر برگرداند. در بدترین حالت، برای همیشه حمایت و جایگاه خود را در بین مردم از دست میدهید.
همچنین بخوانید: برندینگ در صنعت پروتئین
برای دوری از این اتفاق، باید استراتژی خود را بر پایهای محکم بنا کنید و قدمهای ابتدایی مراحل برندینگ را بهدرستی بردارید. در این صورت، برندی قدرتمند میسازید که در برابر هر زلزلهای مقاوم خواهد بود و بهراحتی ویران نمیشود.
به همین خاطر، اجازه دهید به سراغ معرفی مراحل برندسازی برویم:
بیشتر بخوانید: 4 عنصر اساسی برای رشدکسب و کار
۱. هدف کسبوکار خود را تعیین کنید
هر برند موفقی یک هدف قدرتمند و متمرکز دارد. این هدف همیشه مبنای تلاشها و فعالیتهای کسبوکار قرار میگیرد، اجازه نمیدهد از مسیر درست خارج شود و در نگرش مشتریان، کارمندان و بازار نسبت به آن تأثیر میگذارد.
اگر در تعیین هدف خود سردرگم هستید، از دایرۀ طلایی سیمون سینک (Simon Sinek) استفاده کنید و سه سؤال زیر را پاسخ دهید:
چه چیزی (What): محصول یا کسبوکار شما چه ویژگیهایی دارد؟ و چه ارزشی به مشتری ارائه میدهد؟
چگونه (How): چگونه میتوانید متفاوت از رقبا باشید؟ مزیت رقابتی و نقطۀ تمایز شما نسبت به آنها چیست؟ و چرا باید مردم به شما توجه کنند؟
چرا (Why): چرا این مجموعه شکل گرفته است؟ و میخواهد چه مشکلی را حل کند؟
۲. رقبای خود را بشناسید
با شناخت رقبا متوجه میشوید که چه جایگاهی در بازار دارید و باید به کجا برسید؛ همچنین نقاط تمایز و قوت خود را کشف میکنید و میتوانید برای قانعکردن مخاطب، روی آنها مانور دهید. برای این کار، ابتدا سؤالات زیر را بررسی کنید:
- کدام شرکتها رقیب اصلی شما به حساب میآیند؟
- چه موفقیتها و شکستهایی داشتهاند؟
- محصولات آنها چه ویژگیهایی دارند؟
- مشتریان و کاربران وب، چه چیزهایی دربارۀ آنها میگویند؟
- از چه کانالهای آفلاین و آنلاینی برای بازاریابی خود استفاده میکنند؟
دادههایی را که به دست میآورید، در یک جدول وارد کنید و مقایسهای بین آنها و اطلاعات مجموعۀ خود انجام دهید. کدام دغدغۀ مشتری در این بازار نادیده گرفته شده است که محصول شما میتواند به آن پاسخ دهد؟
۳. مخاطب هدف خود را تعیین کنید
تمام کسبوکار شما حول مخاطب میچرخد؛ مأموریت و پیام شما را رفتارها، نیازها و سبک زندگی او مشخص میکنند. نمیتوان همۀ مردم و بازار را مشتریان خود دانست و رضایت تمام آنها را جلب کرد؛ بنابراین باید بخشی از بازار را انتخاب کنید.
میتوانید مخاطب ایدئال خود را بسازید. از خود بپرسید میخواهید چه کسی مشتری شما باشد و این شخص از چه ویژگیها و عادتهای رفتاریای برخوردار است. سپس، براساس همین پرسونا، استراتژیهای بازاریابی خود را تدوین کنید.
۴. مأموریت و چشمانداز خود را مشخص کنید
داشتن یک چشمانداز و مأموریت مشخص به شما کمک میکند تصمیمهای درستی بگیرید و فرایندهای هدفمندتر و مؤثرتری تعریف کنید.
چشمانداز (Vision):
در چشمانداز هدف بلندمدت، رؤیا یا آیندۀ ایدئالی را تعریف میکنید که میخواهید روزی به آن برسید. این هدف میتواند آرمانی و احساسی باشد. برای مثال، دیزنیلند چشمانداز خود را اینگونه تعریف کرده است:
چشمانداز به کارمندان برای تلاش بیشتر و عملکرد بهتر انگیزه میدهد و آنها را نسبت به کارشان متعهد میسازد.
مأموریت (Mission):
مأموریت به کارهای در حال انجام شما گفته میشود و باید در نهایت، شما را به چشماندازتان برسانند. به عبارتی، مأموریت مشخص میکند چگونه و با انجام چه کارهایی به چشمانداز خود میرسید.
باز هم برگردیم به دیزنیلند؛ مأموریت این کمپانی «سرگرمکردن، آگاهساختن و الهامبخشی به مردم سراسر جهان با قدرت داستانسرایی، خلاقیت و فناوریهای نو» تعریف شده است. مأموریت این مجموعه را میتوان در محصولات، خدمات و تبلیغات آن بهوضوح دید و همۀ آنها به چشمانداز آن یعنی خوشحالکردن مخاطب ختم میشوند.
۵. صدا و لحن برند خود را پیدا کنید
صدا و لحن برند نحوۀ ارتباط او با مشتریان را تعیین میکند. صدای شما تداعیگر شخصیت کسبوکارتان است؛ شخصیتی مهربان، شوخ یا پرقدرت و جدی. این صدا باید در تمام رسانهها ثابت باشد؛ بهگونهای که وقتی کاربر محتوا یا تبلیغی از شما دید، شخصیتی که دارید که در ذهنش شکل بگیرد. درست مثل وقتی که با شمارهای ناشناس به دوستمان زنگ میزنیم و او از صدا ما را میشناسد.
۶. پیام و داستان شخصیت خود را خلق کنید
خلق پیام و داستان شخصیت شما یکی از مراحل برندسازی به حساب میآید که از همیت زیادی هم برخوردار است. داستان شرکت شما باید روایتی منسجم و احساسی از یک قهرمان باشد و محتوای آن موارد زیر را در بر بگیرد:
- این فرد، چه نوع تیپ شخصیتیای دارد؟
- چگونه ایدۀ اولیه در ذهن او شکل گرفت؟
- او برای رساندن مجموعه به نقطۀ فعلی، با چه چالشهایی دستوپنجه نرم کرده است؟
- چه احساساتی را در رویارویی با شرایط مختلف تجربه کرده است؟
۷. هویت بصری کسبوکار را بسازید
میخواهید مشتریان، شما را با چه عناصر بصری و المانهای گرافیکی بشناسند؟ در این مرحله، با طراحی اجزای زیر، چهرۀ ظاهری هویت خود را میسازید:
- لوگو؛
- پالت رنگی انتخابشده؛
- تایپوگرافی و فونت؛
- سبک عکاسی و تصاویر.
این المانها باید در تمام بخشهای کسبوکار شما به کار بروند؛ از سایت، صفحات اجتماعی، تبلیغات آنلاین و ویدئوها گرفته تا بروشور، بنر چاپی و گزارشات.
۷. هویت بصری کسبوکار را بسازید
میخواهید مشتریان، شما را با چه عناصر بصری و المانهای گرافیکی بشناسند؟ در این مرحله، با طراحی اجزای زیر، چهرۀ ظاهری هویت خود را میسازید:
- لوگو؛
- پالت رنگی انتخابشده؛
- تایپوگرافی و فونت؛
- سبک عکاسی و تصاویر.
این المانها باید در تمام بخشهای کسبوکار شما به کار بروند؛ از سایت، صفحات اجتماعی، تبلیغات آنلاین و ویدئوها گرفته تا بروشور، بنر چاپی و گزارشات.
۹. ثابت بمانید
تمام مراحل ساخت برندسازی را با شما در میان گذاشتیم؛ اما به یک مسئلهٔ مهم همیشه توجه کنید:
شما باید به مفاهیم و ویژگیهای برند خود وفادار باشید و آنها را مدام تغییر ندهید. این ناهماهنگی مشتریان شما را گیج میکند و هربار، ساخت برند را دشوارتر از قبل میسازد.
کارمندان شما هم نقشی اساسی در این ثبات دارند. شیوۀ چتها، گفتوگوهای تلفنی یا حضوری، خلق محتوا و اجرای فرایندها، همگی، بازتابدهندۀ فرهنگ و هویت شرکت هستند. اگر مشتری در هر قسمت، پیام متفاوتی دریافت کند، سردرگم میشود؛ به همین دلیل، هماهنگسازی و همراهساختن آنها بخش مهمی از مراحل برندسازی و ایجاد ثبات محسوب میشود:
دستورالعملهایی در راستای فرایند برندسازی خود ایجاد و بهصورت داخلی توزیع کنید. هر کارمندی باید در هنگام انجام وظایف خود از آن بهعنوان مرجعی برای ارزیابی استفاده کند.
هنگام استخدام کارمندان، اطمینان حاصل کنید که آنها با فرهنگ سازمان سازگار باشند. نیروهای جدید را با ماموریت، چشمانداز و ارزشهای مجموعه آشنا کنید.
کارمندان شرکت را به شکلهای مختلف برای همسوسازی با مفاهیم برند تشویق کنید.

مشاور کسب و کار به سبک دکتر مجتبی برقبانی
دکتر مجتبی برقبانی نگاه متفاوتی نسبت به کسب و کارها دارد.
برای دریافت مشاوره و ارتباط با ما پیام خود را ارسال کنید.
شماره تماس : 09122445966
ایمیل : info@drbarghabani.com